English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (2723 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
paddle U با باله شنا حرکت کردن
paddled U با باله شنا حرکت کردن
paddles U با باله شنا حرکت کردن
paddling U با باله شنا حرکت کردن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
hydrofoils U سطح صاف یا موربی که دراثر حرکت اب از خلال ان بحرکت وعکس العمل دراید وغالبابشکل پرده یا باله ای ست
hydrofoil U سطح صاف یا موربی که دراثر حرکت اب از خلال ان بحرکت وعکس العمل دراید وغالبابشکل پرده یا باله ای ست
cruised U سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruising U سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruise U سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruises U سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
fin U باله
monoplane U یک باله
fins U باله
biplane U هواپیمای دو باله
fins U با باله مجهزکردن
finny U باله دار
monoplane U هواپیمای یک باله
multiplane U چند باله
biplanes U هواپیمای دو باله
fin U با باله مجهزکردن
flipper U باله شنا
flaps U باله هواپیما
forelimb U باله جلو
flippers U باله شنا
tail fin U باله دم ماهی
triplane U هواپیمای سه باله
baleen U بال باله
forward lap U باله جلو
swim fin U باله شنا
flap U باله هواپیما
flapped U باله هواپیما
vertical stabilizer U تیغه یا باله عمودی
rudders U باله عقب هواپیما
triplane U هواپیمای سه طبقه یا سه باله
rudder U باله عقب هواپیما
differential ailerons U ارتباط شهپرها به قسمتی که زاویه حرکت شهپری که به طرف بالا حرکت میکند اززاویه شهپر دیگر که بطرف پایین حرکت میکند بیشتر است
parasol U چتر افتابی هواپیمای یک باله
pinule U بالچه باله فرعی ماهی
pinnule U بالچه باله فرعی ماهی
finny U پره دار مثل باله
parasols U چتر افتابی هواپیمای یک باله
scalariform U شبیه ماهیان باله تیز
skid fin U باله موازنه در هواپیمای دوباله
whiting U ماهی نرم باله خوراکی اروپایی
marlinspike U ماهی باله نرم اعماق دریا
marlinespike U ماهی باله نرم اعماق دریا
incidence wires U وایرهای موربی در صفحه پایههای بین بال درهواپیماهای دو باله
cantilever wing U بال یک هواپیمای یک باله که بدون پایه یا وایرهای خارجی به بدنه هواپیمامتصل شده
raster U سیستم اسکن کردن تمام صفحه نمایش CRT تمام صفحه , پیش نمایش CRT با یک اشعه تصویر با حرکت افقی روی آن و حرکت به پایین در انتهای هر خط
sail U باکشتی حرکت کردن روی هوا با بال گسترده پرواز کردن
sailed U باکشتی حرکت کردن روی هوا با بال گسترده پرواز کردن
sailings U باکشتی حرکت کردن روی هوا با بال گسترده پرواز کردن
waving U حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waves U حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
wave U حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waved U حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
feinted U فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feinting U فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feints U فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feint U فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
mouse U نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
mouses U نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
route order U ترتیب حرکت در روی جاده حرکت به ستون راه
lumbering U چوب بری کردن سنگین حرکت کردن
braided U ناگهان حرکت کردن جهش ناگهانی کردن
lumbered U چوب بری کردن سنگین حرکت کردن
lumber U چوب بری کردن سنگین حرکت کردن
lumbers U چوب بری کردن سنگین حرکت کردن
braid U ناگهان حرکت کردن جهش ناگهانی کردن
braids U ناگهان حرکت کردن جهش ناگهانی کردن
move on U ازجای خود حرکت دادن ازجای خود حرکت کردن
trackball U وسیلهای برای حرکت نشانه گر روی صفحه که با حرکت دادن توپ موجود در محفظه کنترل می شوند
move off the ball U حرکت سریع از نقطه معین پس از حرکت توپ
stroked U حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
strokes U حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
stroking U حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
fish tailing U حرکت نوسانی یا تاب [تریلر در حال حرکت]
stroke U حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
tapes U وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
taped U وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
tape U وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
loitering U معطل کردن باتنبلی حرکت کردن
loiters U معطل کردن باتنبلی حرکت کردن
loiter U معطل کردن باتنبلی حرکت کردن
loitered U معطل کردن باتنبلی حرکت کردن
sailings U حرکت کردن
moved U حرکت کردن
inch U حرکت کردن
sail U حرکت کردن
move U حرکت کردن
departure U حرکت کردن
waggling U حرکت کردن
departures U حرکت کردن
sailed U حرکت کردن
get under way U حرکت کردن
moves U حرکت کردن
waggles U حرکت کردن
skew U کج حرکت کردن
waggled U حرکت کردن
skewing U کج حرکت کردن
waggle U حرکت کردن
skews U کج حرکت کردن
whir U حرکت کردن
to weigh anchor U حرکت کردن
to bear oneself U حرکت کردن
have way on U حرکت کردن
transfer U حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
compound motion U حرکت صلیبی حرکت عرضی و طولی
transferring U حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
counter clockwise U حرکت عکس حرکت عقربههای ساعت
transfers U حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
monoplance U هواپیمایی یک باله هواپیمایی که یک جفت بال دارد
submarine U زیردریا حرکت کردن
crab U به پهلو حرکت کردن
skeet U باسرعت حرکت کردن
spanks U با سرعت حرکت کردن
range U سیر و حرکت کردن
ranged U سیر و حرکت کردن
underway U در حال حرکت کردن
submarines U زیردریا حرکت کردن
darting U بسرعت حرکت کردن
pule U باصدا حرکت کردن
lazier U باکندی حرکت کردن
infile U به ستون دو حرکت کردن
trails U بدنبال حرکت کردن
spank U با سرعت حرکت کردن
trailing U بدنبال حرکت کردن
spanked U با سرعت حرکت کردن
trailed U بدنبال حرکت کردن
trail U بدنبال حرکت کردن
laziest U باکندی حرکت کردن
make leeway U حرکت پهلویی کردن
darted U بسرعت حرکت کردن
crabs U به پهلو حرکت کردن
lug U سنگین حرکت کردن
dart U بسرعت حرکت کردن
crawfish U به پشت حرکت کردن
lugged U سنگین حرکت کردن
lugging U سنگین حرکت کردن
to tail to the tide U باجزرومد حرکت کردن
to move on U واداربه حرکت کردن
lugs U سنگین حرکت کردن
lazy U باکندی حرکت کردن
whirry U بعجله حرکت کردن
streak U بسرعت حرکت کردن
streaking U بسرعت حرکت کردن
streaks U بسرعت حرکت کردن
streaked U بسرعت حرکت کردن
sneaks U دزدکی حرکت ه کردن
sneaked U دزدکی حرکت ه کردن
sneak U دزدکی حرکت ه کردن
sailings U با نازوعشوه حرکت کردن
larrup U سنگین حرکت کردن
to make an early start U زود حرکت کردن
spirals U بطورمارپیچ حرکت کردن
spiralled U بطورمارپیچ حرکت کردن
spiraling U بطورمارپیچ حرکت کردن
spiraled U بطورمارپیچ حرکت کردن
spiral U بطورمارپیچ حرکت کردن
trance U باچالاکی حرکت کردن
trances U باچالاکی حرکت کردن
jink U بسرعت حرکت کردن
zigzags U حرکت زیگزاگی کردن
spiralling U بطورمارپیچ حرکت کردن
ranges U سیر و حرکت کردن
zigzagged U حرکت زیگزاگی کردن
zigzag U حرکت زیگزاگی کردن
sail U با نازوعشوه حرکت کردن
zigzagging U حرکت زیگزاگی کردن
sailed U با نازوعشوه حرکت کردن
to bolt U ناگهانی حرکت کردن
skulking U گروه دزدکی حرکت کردن
skips U رقص کنان حرکت کردن
skipped U رقص کنان حرکت کردن
freewheels U با ازادی حرکت وجنبش کردن
skulked U گروه دزدکی حرکت کردن
proceeded U رهسپار شدن حرکت کردن
wriggling U حرکت کرم وار کردن
to fall down the river U باجریان رودخانه حرکت کردن
lob U با تنبلی وسنگینی حرکت کردن
ambulate U حرکت کردن درحرکت بودن
wriggles U حرکت کرم وار کردن
change down U به دنده سنگین حرکت کردن
wriggled U حرکت کرم وار کردن
fudge U فریفتن اهسته حرکت کردن
skulks U گروه دزدکی حرکت کردن
fudged U فریفتن اهسته حرکت کردن
fudges U فریفتن اهسته حرکت کردن
fudging U فریفتن اهسته حرکت کردن
skip U رقص کنان حرکت کردن
to outgo U حرکت کردن [به مقصدی] [کشتی]
proceed U رهسپار شدن حرکت کردن
moved U حرکت کردن تکان خوردن
move U حرکت کردن تکان خوردن
freewheel U با ازادی حرکت وجنبش کردن
sway away U رد کردن ضربه با حرکت بدن
freewheeled U با ازادی حرکت وجنبش کردن
moves U حرکت کردن تکان خوردن
wriggle U حرکت کرم وار کردن
maneuver U حرکت جنگی مانور کردن
starboard U بطرف راست حرکت کردن
to tailgate the motorist in front U سر به دم حرکت کردن [اصطلاح روزمره]
accosted U در امتداد چیزی حرکت کردن
accost U در امتداد چیزی حرکت کردن
Recent search history Forum search
1Potential
1strong
1To be capable of quoting
1set the record straight
1Arousing
1pedal pamping
1construed
1این نوشته(پرسش خود را ارسال کنید) درست روی بخشی که فرمان جست وجو می دهد می افتد و مانع پیدا کردن معنای کلمات می شود. چه باید کرد
1meaning of taking law
1Open the "Wind Farm" subsystem and in the Timer blocks labeled "Wind1" and "Wind2", Wind3" temporarily disable the changes of wind speed by multiplying the "Time(s)" vector by 100.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com